واقعیتهائی درباره نهضت میهنی
اسدالله کشتمند اسدالله کشتمند

طوریکه ادعا میشود آیا واقعا" ما بعد از 11سپتامبر از رخوت ناشی از شکست بیرون شده ایم؟

عده ای اینجا وآنجا بعضی با بغض وکینه وغرض وعده ای هم برای عقب نماندن از کاروان، چنین ادعائی را مطرح میسازند. بطور خلاصه برای روشن ساختن ذهن آنانی که از موضوع اطلاع ندارند ونه بخاطر تغیر عقیده آنانی که با غرض این دروغ را اشاعه میدهند، درینجا اشاره گذرا ومختصری بر مسیر نضج گیری آنچه  که با گذشت زمان بالاخره نهضت فراگیر میهنی نام گرفت  لازم می افتد. موشکافی چند وچون این جریان  که بهر حالی بخش غیر قابل انکار زندگی آگاهانه روشنفکران در مهاجرت افغانستان بعد از تسلط عقب گرائی وارتجاع  را تشکیل میدهد به فرصتی دیگر موکول میگردد.

اولاً آنانی که با پیش کسوتان این جریان(که عده قابل ملاحظه ای بوده اند) آشنائی دارند میدانند که این عده علي رغم فعالیت محدود شان ، بهر حالی لحظه ای از فکر انجام کار مفید ولوکوچک به حال مهاجرین هم غافل نبوده اند.

زندگی در مهاجرت در هر حالی نا خوش آیند وکسالت بار است. این دیگر به حقیقتی  آشنا برای همه کسانی که کسوت مهاجرت بر تن دارند، مبدل شده است.شاخ وبرگ زندگی ولو مرفه در مهاجرت نمیتواند جلال خیره کننده معنوی آرامش زندگی عادی در داخل کشور را داشته باشد.

در آغاز این زندگی پر از جنجال، در همان روز ها وماه های اول مهاجرت ،بخصوص در کشور هالند، عده ای از افراد وابسته به گروه های بنیاد گرا وعده ای از چپروان در وحدت عملی نامقدس به جانها ی خسته کارکنان رژیم سابق انقلابی افغانستان افتادند وسیل چرکین وناروای دروغ وتهمت را جاری ساختند تا اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان ومتحدین ویاران آنها نتوانند در مهاجرت هم نفسی به راحتی بکشند. عده ای از افراد کینه جو که با دروغ ولاف زنی سالهای زیادی را در اروپا بسر برده بودند با آمدن سیل جدیدی از مهاجرین با هویت واقعی سیاسی میدان جولان وسوء استفاده خود را محدود یافتند، با استفاده از دوام فضای آلوده جنگ سرد که در آن سالها بسیار خفقان آور تر از امروز بود، کارزار لجام گسیخته بد نام سازی ودروغ درباره نیروهای چپ و دموکراتیک افغانستان را براه انداختند. مصاحبه ها در تلویزیون ها با چهره های پوشیده(تاهم وضع را تراژیک وترسناک جلوه بدهند وهم چهره های دروغگوی خود را پنهان داشته باشند) براه انداخته شد، در روزنامه ها قصه ها وسناریو های دوراز از واقعیت سرهم بندی شد ودر نتیجه فضائی آلوده از سوء تفاهم وبد بینی در جامعه هالند ایجاد گردید که پایه واساسی شد برای اقدامات  بعدی غیر عادلانه مقامات کشوری در ضدیت با توده مهاجر.

در چنین اوضاع واحوالی وبعد از سپری شدن یکی دوسالی از سقوط دولت جمهوری افغانستان که عده ای ازاعضای سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال 1994 عیسائی در مقابله با این وضع ناهنجار و در جهت ایجاد نظمی محدود در عرصه رابطه اعضای سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان ومتحدین قبلی  انان، دست به اقدامات اولی زدند که عمده ترین آن جمع آوری بیشتر از سه هزار امضا اعضای سابق حزب ومتحدین آن، در پای نامه سرگشاده ای عنوانی وزارت عدلیه هالند در رد ادعاهای بنیادگراها ومتحدین چپرو افراطی آنان ، بود. امضا کنندگان عمدتا" در کمپهای تجمع مهاجرین بسر می بردند.جمع آوری این رقم بزرگ امضا در پای نامه ای  دارای جهت ومعنی ای معین با صبغه بسیار روشن سیاسی نشاندهنده این واقعیت بود که شرایط برای ایجاد یک سازمان صنفی به عنوان گام اولی برای دفاع از منافع موج جدید مهاجرین افغان که عمدتاً متشکل از نیروهای چپ افغانستان بود، آماده است. نتیجتاً انجمن سراسری پناهندگان افغان در هالند در شهر نایمیخن ایجاد شد که از همان آغازمورد کینه توزی بنیادگرا های مذهبی ونمایندکان مفت خوار تنظیم های "جهادی" در تفاهم وهمکاری با چپروان افراطی قرار گرفت ومبارزه ای بسیار شدیددر گرفت. جانبداری مقامات هالندی از بنیادکراها ومتحدین آنها روز گار دشواری رادر برابر  مسئولین وهواداران انجمن سراسری قرار داد. درین مبارزه واقعاً دشوار  از جانب یاران ما چه  دودلی ها وچه تردید هائی که ار جانب افراد مختلف دیده نشد و از جانب مقابل با تکیه برکمکهای بی دریغ احزاب دست راستی  کشور میز بان چه توطئه هائی براه نیافتاد وچه سوء استفاده های مالی بزرگی که از این کارزار نابرابر بنیاد گراها ومتحدین آنها نبردند. فعالیتهای نشراتی "کانون" ارگان نشراتی انجمن سراسری پناهندگان افغان در هالند در سالهای 1996-1997 و1998بازتاب دهنده این وضع بوده است. شاید لازم افتد تا در آینده در باره فضای درهم شکننده این سالها برای مهاجرین افغان ونقش انجمن سراسری بیشتر توضیح داده شود. درینجا منظور توضیح مرحله ای از مبارزه یاران ما در مهاجرت وتلاش در جهت سر وصورت بخشیدن تشکیلاتی فعالیتهای صنفی آنان بوده است.

باگذشت زمان و ظهور مسائل جدید دیدار ها بیشتر جنبه  دقیق تر سیاسی پیدا نمود. از سال 1996 به بعد دیدار های بالنسبه منظم در حدود پانزده تن از اعضای  اصلی و علی البدل کمیته مرکزی سابق حزب دمو کرا تیک خلق افغانستان در جهت جستجوی راه حل هائی برای برون رفت از رکود مسلط بر سراسر جنبش چپ ومترقی افغانستان صورت گرفت. نقطه اوج این جلسات ، بتاریخ ...... در شهر آرنهم هالند پدیدار گشت گه در آن اکثریت قاطع اعضای  کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که در هالند بسر می بردندوعده ای که در کشور های همجوار هالند زندگی میکردند باضافه عده ای از رهبران طراز اول سابق سازمانهائی از متحدین ما در دولت جمهوری افغانستان، شرکت کردند. درین جلسه عمده ترین مسائلی که در سر راه وحدت عمل مجدد یاران دیروزی وجود داشت حل وفصل گردید وشرایط برای جلسه بزرگ شهر آرنهم با حضور بیشتر از 500 نفر از فعالین نیروهای چپ آماده گردید.

درینجا قابل ذکر میدانم که جلساتی که در طول این سالها تدویر یافته اند راه همواری را در پیش نداشته اند. مثلا" گاهی اتفاق افتیده است که موازی به جلسات یاد شده عده ای جداگانه گردهم آمده اسنادی ترتیب داده اند. فراخوانهای متعددی انتشار یافته که در آنها بخصوص از احیای مجدد حزب دموکراتیک خلق افغانستان بارها ذکر گریده است. با گذشت زمان وتلاشهای متمرکز گروه پیش قدم(گروهی که از همان سال 1994 به فعالیت آغاز نموده بود)تقریباً تمام گروه های جدا از هم در کادر جلسه مورخ 29 فبروری سال 2004 آرنهم گرد هم آمده و به نحوی در "نهضت فراگیر میهنی" سهیم گردیدند وبا طرح های نهضت توافق کردند.

در طول این سالهای دشوار که رخوت وبی حالی نیروهای ترقی خواه افغانستان یکی از مشخصات اصلی آن است، گروه پیش قدم توانست تماسهای بسیار وسیعی را با مجموع حلقات ، گروه ها وافرادی که در جبهه وسیع طرفداران ترقی ودموکراسی وعدالت اجتماعی قرار داشتند، برقرار بسازد.

یکی از مهم ترین بخشهای فعالیتهای بلا انقطاع گروه های پیش قدم عبارت بوده است از تهیه اسناد وتشکل اندیشه ای کسانی که بعد ها بدنه اصلی نهضت را تشکیل دادند. از سال 1994 به بعد در شرایط مختلف وبر اساس نوسانات اوضاع اسناد فراوانی تدوین گردید. روز ها وشب های طولانی عده ای وظیفه گرفتند تا درباره چارچوب اندیشه ای فعالیتهای بعدی بیاندیشند وبنویسند. بعد ها با پیوستن افراد جدید دائره دست اندر کاران  تدوین  تهیه اسناد وسیع تر گردید و شیوه های کار نیز دستخوش تغیرات شد.در مراحل بعدی عده ای از پیش کسوتان واقعی جنبش و به اصطلاح ریش سفیدان جنبش(عمدتا" رهبران سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان وسازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان)در جلساتی با عدهء محدود درباره اساسی ترین مسائل مربوطه بحثهای طولانی وبا ثمری را براه انداختند ودر مورد اساسی ترین مسائل با در نظر داشت اوضاع تغیر یافته نوین در سطح کشور وجهان به توافقهای وسیعی دست یافتند. بطور خلاصه باید گفت که جوانه های ایجاد نهضت فراگیر میهنی در حدود شش – هفت سال قبل از حادثه 11 سپتامبر امریکا رونما گردید وتا امروز بعد از طی مراحل دشوار به یکی از مراکز عمده تجمع نیروهای ترقی خواه، دموکراتیک وعدالت پسند افغانستان در مهاجرت مبدل گردید.

بسیار با صراحت باید گفت که اسناد رسمی نهضت بطور کامل وبدون هیچ استثنائی ثمره کار مشترک وبحثهای دوامدار و مسئولانه گروه وسیع پیش قدم نهضت است. ازین جا است که همه از لحاظ اندیشه ای خود را در آن می یابیم، از آن دفاع می کنیم ودر راه تطبیق آن مبارزه می کنیم. ولی آنچه را ولواعضای هیات اجرائیه کمیسیون تفاهم وتدارک وهر کس دیگری از هواداران نهضت بنویسند ویا اظهار بدارند نمی توان سند وشیوه تفکر نهضت دانست. ما درجلسات و صحبتهای فراوان خود با صراحت به این اصل صحه گذاشته ایم که در نهضت وجود گرایشهای فکری متفاوت نه تنها  مجاز بلکه برای رشد وتکامل آن ضروری نیز است. ماجدا" معتقد به  پلورالیزم منجمله در عرصه اندیشه ای هستیم. بنا" اصول اندیشه ای ما در اسناد جمعی ما انعکاس یافته وطرز تفکر شخصی ماراکه با چارچوب کلی اندیشه ای ما نباید در تضاد باشد، نباید یکی گرفت.از جانب دیگر نهضت میهنی از مرحله تفکر واندیشه جز در سطح بالا  ، به مرحله تشکیلاتی سراسری گذار نکرده است ودر نتیجه در مورد مسائل مشخص مطروحه روزدارای موضع گیری وسیاستهای جاری معمول نمی تواند باشد. بناً یک بار دیگر موضع گیری های افراد را نباید به مثابه موضع گیری "نهضت" تلقی کرد.

ضمنا" قابل تذکر میدانم که هیچ وحدت اندیشه ای نمیتواند دائمی وتغیر ناپذیر باشد.

قابل یاد آوری می دانیم که از میان گروه پیش قدم نهضت افرادی بر خاسته واز ما جدا شدند وحتا احزابی را در داخل افغانستان تشکیل دادند که در کادر قانون احزاب ثبت و راجستر رسمی هم شده اند.

آنچه تاکنون انجام یافته مسلماً در مقایسه با انجام ضروری وظایفی که بائیستی انجام می یافت، نا چیز ونا کافی بوده است ولی با در نظر داشت سنگینی شکست جنبش ترقی خواهانه کشور وتاثیرات منفی وفلج کننده آن بر روح وروان واراده همگانی، گامهائی راکه برداشته شده است نمی توان ونبائیست نا دیده گرفت بخصوص که درین سالها مغالطه کاران، مرتدین وتوطئه گران جولانگاه وسیعی داشته اند. حتا کسانیکه دیروز در داخل کشور خود رااز پیروان وشیفتگان راه رفته شده ما جا می زدند ، درین اوضاع آشفته به "منتقدین" دو آتشهء همان راه  تبدیل شدند .باید برایشان گفت که:آقا تو که امروز چنین دو آتشه دیروزت را به باد تکفیر گرفته ای مگر دیروز عقل و وجدانت کجا بود که در محل ، در میدان عمل ، در گرماگرم وقوع حوادث همین حرفهائی را که امروز می زنی وهیچ تازگی هم ندارد، دیروز مطرح می کردی؟ همین رهبرانی راکه امروز وقتی در برابر شان قرار میگیری، گوئی فشار خونت بالا میگیرد، دیروز در میدان عمل چرا تقدیروحتا تقدیس میکردی؟ والخ.

من امید وار هستم کسانیکه در امر نضج وقوام فعالیتهای "نهضت" دخیل بوده اند وعده شان هم کم نیست دست بکارشده وجوانب مختلف این پروسه را با دقت مورد بررسی قرار بدهند.بهر حالی این مرحله با اهمیتی از فعالیتهای روشنفکران ترقی خواه افغانستان در مهاجرت است.

 

 

 


November 7th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات